تجديد ارادت

نويسنده:سيد مرتضي نجومي
منبع:ماهنامه موعود
سلام تام و كامل و عام و شامل خداوندي و درود هميشگي و بركات پيوسته او بر حجت و خليفه خداوند و ولي او در پهنه زمين و گستره عام خلقت، فرزندزاده نبوت و بازماندة گزيدگان و عترت، صاحب الزمان باد. آقا!
هرگز دمي ز ياد تو غافل نبوده ايم
يا گفته حرف ترا يا شنيده ايم
اما باز هم به عرض ادبي به آستان مقدس تو پناهنده ايم.
آقا! لطف و عنايت خود را چون هميشه و هميشه باز هم شامل حال همة ما بفرما. آقا! همة اختيارات عالم وجود در كف با كفايت شما نهاده شده است. ما چه بگوييم، همه چيز ما، همه هستي و توفيق و فيوضات ما به عنايت و لطف شماست، تو حيّي و قائمي و قيام حيات همه عالم وجود و حيات همه خلائق به بركت وجود و حيات شما و عالم هستي ريزه خوار خوان وجود مبارك شماست. اي آفتاب جهانتابي كه نه تنها گرما بلكه آتش به دل و جان عاشقانت زده اي و عجبا كه آنان هر چه صفا و وفا و موّدت و ولا دارند از همين آتش عشق و محبت تست.
آتش عشق است اين و نيست باد
هر كه اين آتش ندارد نيست باد
گرماي عالم وجود، نور علم و معرفت عالم هستي از تست. و اگر آفتاب نبود حياتي و جاني در اين كره زمين نبود. حيات و جان همه عالم نه تنها كره زمين از تست. و چه عجب اگر شب كوراني آفتاب پشت ابرها را نبينند و آنان كه دلائل روشن وجود مقدس تو را مي بينند از تابش نور مبارك تو از پشت ابرهاي غيبت، خيره نور جمال تواند.
و اين هم خود مصلحتي است كه خلائق هميشه در شور ظهور تو و حضور تو باشند. و هر آن و هر لحظه منتظر كنار رفتن ابرهاي ظلم و ستم طواغيت زمان و گردنكشان مفسد روي زمين باشند.
چه زيباست تشبيه وجود مقدس در پشت پردة غيبت با آفتاب جهانتاب در پس ابرها. مگر نه آنكه گهگاه خورشيد از پس ابرها جلوه اي مي كند و بعضي روشن و منور و گروهي همچنان محروم مي مانند. خوشا به آن نيكبختان خوش اقبالي كه قدرت و توان و لياقت زيارت تو را دارند و بيچاره كوردلان بي بصيرتي كه هرگز به فيض زيارت تو نائل نيايند. و چه زيباست كلام ملكوتي و ولائي خودت كه فرمودي:
وجود مبارك تو ماية پيوند همه عاشقان تو با هم است. جان و فطرت آدمي عاشق كمال و جمال بي انتهاست و تو مدير و مدبر جانها و مايه پرورش و بيداري فطرتهايي. و آن جانها و فطرتها كه به يمن لطف و عنايت تو رويش و پرورش يابند، با هم متحد و مبراي از خودخواهيها و خودنمائيهايند. وجود مبارك تو مايه تأليف قلوب آنان و صلح و صفاي عالميان است. و در حسرت اين تربيت و اجتماع و تأليف دلهاست كه با سوز و گداز با تو همنواييم كه:
آقا! اگر شما خاندان عصمت و طهارت نبوديد خلايق همه چون بهايم حيران و سرگردان بودند:
از رهگذر خاك سر كوي شما بود
هر نافه كه در دست نسيم سحر افتاد
لطف و عنايت و دستگيري شما ماية هدايت جميع خلايق است. و هر كس هر چه دارد از بركت وجود شريف شما و پرورش مبارك تست.
امام صادق(ع) فرمود:
ما پيشوايان و حجتهاي خداوند جهانيان، مهتر و سادات مؤمنان، رهبران نيكان، صاحب اختيار مسلمانانيم. ما امان براي اهل زمينيم. همان گونه كه ستارگان امان اهل آسمانهايند. به واسطة ماست كه آسمان بر زمين فرو نمي ريزد به وسيلة ماست كه باران نازل گردد و رحمت پراكنده شود. و بركات زمين خارج شود. اگر ما روي زمين نبوديم زمين اهلش را فرو مي برد از روزي كه خداوند آدم را آفريد تا به حال هيچگاه زمين از حجت خالي نبوده، يا ظاهر و مشهور و يا غايب و مستور، و زمين تا قيامت از حجت خداوندي خالي نيست.3
آقا! مگر ممكن است شما ما را رها كرده به حال خودمان واگذاريد. لحظه هاي آسايش و زندگي پابرجاي ما از نظر لطف و عنايت شماست. مگر در توقيع شريفت به شيخ الطائفه مفيد - سلام اللَّه عليه - نفرمودي:
همانا كه ما در مراعات حال شما سهل انگاري نداريم و از ياد شما غافل نيستيم. وگرنه سختي و بلا بر شما فرود مي آمد و دشمنان شما را از بيخ و بن مي كندند، پس از معصيت خداوند، جل جلاله، بپرهيزيد و به ما كمك كنيد تا شما را نجات بخشيم.
درود و سلام ما بر تو اي سروري كه از ديده ها غايب و پنهان، اما در شهرها و مجلسهاي مردمان حاضري. از چشمها نهان و در افكار و دلها حاضري. تو باقيماندة اخيار و خوبان و وارث شمشير ذوالفقاري. در بيت‌الله الحرام كه داراي پرده هاست ظاهر شوي و به شعار «يا لثارات الحسين» ندا كني كه: «منم طلب كننده خونها و منم شكننده هر ستمگر جفا پيشه اي»:
عزيز ما! تو حاضر جمع مايي، اما نه ظاهر و چقدر فرق است بين حاضر و ظاهر، غائبت گويند، چون ظاهر نيستي، نه آنكه حاضر نباشي، «ألا فمن ادّعي المشاهدة فكذّبوه»6؛ آگاه باشيد هر كس ادعاي مشاهده كرد او را تكذيب كنيد. اين مشاهده چون، «فمن شهد منكم الشّهر فليصمه»7؛ پس هر كس اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. به معناي ظهور و بروز است نه حضور كه تو در محافل دوستانت و در مجالس سوگواري جد مظلومت، در تشييع شهيدان و بر سر مزار آنان حاضري، اما نه ظاهر، مگر نه آنكه روايت دارد چون ظهور كني همگان گويند: «ما اين آقا را بسيار ديده ايم».
ما تو را مي شناسيم وگرنه عمل ما هيچ سودي ندارد و مرگ ما مرگ جاهلي است. پيرو توايم تا درست حركت كنيم و سالم به مقصد رسيم. اوامر و احكام تو را بايد به درستي بشناسيم تا به خوبي پيروي و اطاعت كنيم. هر روز و هر ساعت، هر دقيقه و هر آن با ياد تو مأنوس و به فكر تو مشغوليم و در انتظار رؤيت روي ماه تو، مشتاق ديدار تو و سوخته هجران توايم. در جست وجوي تو در همه جا و هم زمانهاييم، در طلب رضاي تو و دعاگوي ذات شريف و سلامت وجود مبارك توايم. مگر نه آنكه همه نابسامانيها و مشكلات اين دنياي آشفته و تمدن ظالم و سنگدل به ظهور ميمون و حضور مبارك تو مرتفع مي گردد. فرج صالحان و مستضعفان جهان به قدوم و ورود مبارك تست. پس خود، خداوند را قسم ده كه تعجيل در ظهورت فرمايد، كه دعاي ما بندگان دور از آداب را بهايي نيست.
خداوندا! دعاي خود او را در حق ما بندگان مستضعف روا فرما، آن گونه كه در كتاب اكمال الدين و اتمام النعمة از حميري روايت مي فرمايد كه گفت:
از محمد بن عثمان عمري سؤال كردم كه: آيا صاحب اين امر را ديده اي؟ فرمود: بله و آخرين بار در نزد بيت اللَّه الحرام زيارتش نمودم كه مي فرمود:
بارالها فراهم ساز براي من آنچه را كه وعده فرموده اي.
و همچنين در حديثي ديگر محمدبن عثمان مي گويد كه:
او را كه درود خداوند بر او باد ديدم در مقام مستجار به پرده كعبه آويخته بود و مي فرمود:
بارالها از دشمنان من انتقام بگير.
بارالها! دعاي مستجاب چه زمينه هايي دارد، آيا دعايي بالاتر از دعاي حجت زمانت و سيد و سرور خلائقت هست. خداوندا! به حق خاتم اوصيائت با ظهور او بر ما منت گذار و تشريف استجابت دعاي او را بر قامت خلائق اين زمانت روا فرما.
به خداي بزرگ سوگند كه عدالت تو روزي بر سر خلق خداوند سايه خواهد افكند. حكم و فرمان تو مصلح كل اين جهان خواهد شد اي بزرگ منجي عالم، دست لطف و عنايتت را بر سر خلائق خواهي كشيد و به دست مبارك و پر خير و بركت تو بر سر آنان انسانيت آنها تبلور يافته با عقل و فهم واقعي از حقائق اين جهان به مقامات والاي ادراك و شعور فائز گردند. اخلاق و ملكات فاضله آنان به كمال و جمال بنشيند. امام باقر(ع) فرمود:
آقا! خوشا به شيعيان و منتظران ظهورت كه اولياي حقيقي خداوند آنانند. امام صادق(ع) فرمود:
اي ابابصير! خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت چشم به راه و در ظهورش مطيع او هستند. اينان به حق اولياي خدايند كه ترس و غمي برايشان نيست.
اي عزيز ما! نمي دانم كه اكنون در كجا و به دستگيري و عيادت چه كسي و بر سر مزار چه شهيدي دعا و فاتحه مي خواني، خوشا به حال آن كس كه با تو سر وعده دارد و خوشا بر آنكه صورت بي مثال تو را ببيند:
المهدي من ولدي وجهه كالكوكب الدّري.12
مهدي از فرزندان من و چهره او چون ستاره درخشان است.
آقا! تو اميد بشريتي، و نه تنها شيعه و مسلمانها بلكه همه خداپرستان و همه بشريت بي صبرانه منتظر منجي بزرگ و مصلح اين جهانند و به حكم وعده خداوندي اين انتظار به پايان خواهد رسيد و مستضعفان جهان وارث آن خواهند شد. تو خود خوب مي نگري كه جهان سخت تشنه عدل تست. سركشان و گردنكشان فساد جهاني دنيا را به سياهي و تباهي افكنده اند. آيا گاه ياري مستضعفان و مظلومان اجتماع بشري نرسيده است. عزيز ما! ما مي دانيم و به يقين مي دانيم كه:
نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگرباره جوان خواهد شد
به خداي بزرگ سوگند كه عدالت تو روزي بر سر خلق خداوند سايه خواهد افكند. و حكم و فرمان تو مصلح كل اين جهان خواهد شد. اي بزرگ منجي عالم.
اما خداوندا! ما آن روز خواهيم بود، يا بدين حسرت جان خواهيم داد. اگر صبر ايوب داشته باشيم، عمر نوح كه نداريم.
آن چنان منتظرم در ره عشق
كه اگر زود بيايي دير است
خداوندا، بار الها! آيا بود كه با اين همه انسانهايي كه در آرزوي حضور سر به خاك نهادند، بر ما منت نهي و طلوع خورشيد جمعه ما را بعد از ظهور آقا قرار دهي. عاشقان مهدي شيفته جمعه اند، مگر نه آنكه جمعه روز لقاء محبوب آنان است:
اين روز جمعه است، و آن روزي است كه ظهور تو در آن انتظار مي رود.
خداوندا! كي شود، جان جهان و گوش خلائق نداي پر شور و جان بخش، » را بشنوند و دنيا به فيض ظهور برسد.
بيا بيا كه تن و جان من فداي تو باد
سري كه بر تن ما هست خاك پاي تو باد
دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
هزار ذره و هر ذره در هواي تو باد
آيا به راستي مي شود كه اين فيض قدسي نصيب مردم اين زمان شود كه پيوستگي جوامع موجود را به جامعه مطهر موعود نظاره گر باشند. و چرا چنين نباشد اوضاع و احوال جهان گويي زمينه ساز و سرعت بخش قيام مصلح غيبي موجود است. نيك مي نگريم كه افق نشانگر طلوع خورشيد است. تاريكيها شكافته و دنيا نوراني، شوكت و سطوت تو در همه جا گسترده خواهد شد. فرشتگان به تعظيم و چشم بر فرمان و جبرييل امين پيشاپيش آنانست، تا به فرمان خداي جليل از كران تا كران زمين بانگ خويش را بگستراند كه: اي مردمان گوش فرا داريد و به هوش باشيد: «جاءالحقّ و زهق الباطل»، فرزند مولود كعبه در كنار كعبه ظهور و قيام خود را به جهانيان اعلام مي دارد.
خداوندا! حال عاشقاني كه لحظه به لحظه در انتظار و التهاب ديدار اويند آن هنگام چه خواهد بود:
هر صبح و شام در انتظار امر صاحبت باش.
اي خداوند راهنماي سرگردانها، اي دادرس فريادگران، اي فريادرس ناله كنندگان، اي امان دهنده امان خواهان، اي محل امن بيم زدگان، اي كمك مؤمنان. و اي پناه گناهكاران!14 تو را قسم مي دهيم به لطف و محبت و عنايتي كه به مهدي خودت داري فرج او را عنايت فرما و چشمهاي گناهكار خلائق را به نور جمال مبارك او روشن و منور فرما.
نثار روي تو هر برگ گل كه در چمن است
فداي تو هر سرو بن كه بر سر جوست
أللّهمّ أظهر به دينك و سنّة نبيّك حتّي لايستخفي بشي ءف من الحقّ مخافة أحدف من الخلق.15
خداوندا به او دين خودت و سنت پيامبرت را ظاهر و هويدا كن؛ آنچنان كه هيچ خفا و ستر و كتماني از حق در ميان نباشد و ترس از هيچكس از خلائق مانع آشكاري حق نگردد.

پي نوشتها:

1 . بحارالأنوار، ج52، ص92، ح7.
2 . تحف العقول، ص364.
3 . بحارالأنوار، ج23، ص5، ج52، ص92.
4 . همان، ج53، ص175.
5 . النجم الثاقب، ص469، چاپ اسلاميه.
6 . از توقيع شريف حضرت صاحب الزمان(ع) خطاب به نايب چهارم، علي بن محمد سمري. شيخ طوسي، كتاب الغيبة، صص242-243.
7 . سوره بقره(2) آيه 185.
8 . بحارالأنوار، ج52، ص30، ح23.
9 . همان.
10. همان، ص336، ح71.
11. همان، ص150، ص76.
12. منتخب الأثر، ص284.
13. مفاتيح الجنان، زيارت يوم الجمعه.
14. دعاي جوشن كبير.
15. همان، دعاي افتتاح.